روزمره,های استراحت مطلق:
___1️⃣ نگران نباش!توی مادر، توی همسر، از خدای خالق رببرای بنده هاش، مهربون تر نیستی....۰۰/۱۲/۱۳____
2️⃣ از امشب به مدت دو روز، پدرم و مادرم و برادرم میخوان بیان اینجاامیدوارم بابام چیزی نگه که همسرم رو برنجونه یا کاری نکنه که اون بخواد برنجه...ای کاش بعضی از کارهای مادرش ر پیاده روی اربعین...
یه بنده خدایی در نزدیکان ما بود که هیچ کسی از زبانش و بعضی رفتارهاش در امان نبود.
همه خودمون رو تسلی میدادیم که آره دیگه اخلاقشه دیگه... ذاتشه... غیر قابل تغییره...
خودمون رو آروم میکردیم تا کمتر برنجیم و آزرده خاطر باشیم.
هی به هم آرامش میدادیم که: ولش کن، اونکه عوض نمیشه، بسپار به پیاده روی اربعین...
نوجوون که بودم، وقتی قصههای فضائل انبیا و اولیاء رو میشنیدم و چیزهای شبه معجزه که براشون رخ داده بوده ، حسادت میکردم.
مثلا همین قضیه ارسال خوراکی از بهشت برای حضرت مریم
یا مثلا اینکه ۴ زن بهشتی سر زایمان حضرت خدیجه(س) حاضر شدن...
بچه بودم، جاهل بودم! یا شاید هم درست حسابی برای ما تعری پیاده روی اربعین...